))
آرش ثابتی (مترجم) و محسن حسینی (شاعر) در سری پادکست‌های ِ "کلاکت"، درباره‌ی فیلم‌هایی که از دیدن‌شان لذت برده‌اند حرف می‌زنند و در "متافور" از شعرهایی که دوست‌شان دارند. آن‌ها برداشت‌های ِ شخصی ِ خود را در مدیوم سینما و شعر به‌اشتراک می‌گذارند؛ شعر و سینمایی که به شخصیت فردی‌شان بسیار کمک کرده است و این‌روزها مهم‌ترین قله‌ها، برای لذت بردن از زندگی‌شان است. اینجا خبری از نقد، به‌معنای متداولش، نیست!
…
continue reading
جديدترين قسمت پادکست متافور منتشر شده است: اپیزودی که ازطریق آن به درون شعری تکان‌دهنده درباره‌ی اندوه ِ از دست دادن و بزرگ شدن فرو میرویم.از طریق عدسی تیزبین ِ این شعر ِ کوتاه، اما تاثیرگذار ِ آندره شرپا، به سفری صمیمی به زندگی ِ پر از ابهام، انزوا و اندوهی که شاعر بعد از تشخیص بیماری پدرش تحمل میکند، برده می‌شویم. اما قدرت واقعی این شعر در این اس…
…
continue reading
1
اپیزود ویژه سه- ویژگی‌های شعر موج نو
31:05
31:05
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
31:05
با توجه به علاقه‌مندی شما دوستان، کلاکت/متافور در نظر دارد تا در چند اپیزود ویژه و در چند بخش، به بررسی سبک‌ها و مکتب‌های مختلف شعر معاصر در ایران بپردازد، با نگاهی در پژوهش‌های گذشته و حال. این سری وویس‌ها در محلی جدا از استدیو همیشه‌گی کلاکت/متافور ضبط شده‌اند و ممکن است کیفیت صدابرداری کمی پایین باشد.رخدادنگاری این اپیزود 1. نگاهی مختصر به اپیز…
…
continue reading
«بیگ فیش» باید دیده شود! نه به دلیل آنکه کارگردانش آدم بزرگی است! به آن دلیل که کارگردانش دیوانه بودن را انتخاب کرده است! اصلا از اینکه پر از رویاهای کودکانه مانده است ، نه تنها فرار نمی‌کند بلکه جنونِ رویا را مرتب روی پرده‌ی سینما متحرک میکند! «بیگ‌فیش» برای ما نماینده‌ی دروغ‌پردازی‌های شاعرانه است. هم آن شعرهایی که دوست‌شان داریم اما صد‌درصد از…
…
continue reading
کمبودهایی که امروز نقطه‌ی اقتدارمان است! بدون آنکه تغییر ماهیت داده باشد! اینجا جهان‌سوم است و لغات آنقدر معنای جغرافیا گرفته است که قابلیت ترجمه اصلا ندارد: از ویلاهای اختصاصی ارتش تا ویدئو اجاره کردن و تا صبح فیلم دیدن؛ از کاستی‌های دوران بچه‌گی تا خلأ‌های کاذب؛ از سوژه‌ی خنده قرار گرفتن تا سختی ِ انتخاب، وقتی لیست طولانی باشد... این اپیزود، به ت…
…
continue reading
1
ایپزود ویژه دو- ویژگی‌های شعر مدرن نامتعارف چیست
21:46
21:46
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
21:46
با توجه به علاقه‌مندی شما دوستان، کلاکت/متافور درنظر دارد تا در چند اپیزود ویژه و در چند بخش، به بررسی سبک‌ها و مکتب‌های مختلف شعر معاصر در ایران بپردازد، با نگاهی در پژوهش‌های گذشته و حال. این سری وویس‌ها در محلی جدا از استدیو همیشه‌گی کلاکت/متافور ضبط شده‌اند و ممکن است کیفیت صدابرداری کمی پایین باشد. حمایت از کلاکت/متافور: https://hamibash.com/…
…
continue reading
1
اپیزود ویژه یک- شعر مدرن فارسی چیست
23:49
23:49
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
23:49
با توجه به علاقه‌مندی شما دوستان، کلاکت/متافور درنظر دارد تا در چند اپیزود ویژه و در چند بخش، به بررسی سبک‌ها و مکتب‌های مختلف شعر معاصر در ایران بپردازد، با نگاهی در پژوهش‌های گذشته و حال. این سری وویس‌ها در محلی جدا از استدیو همیشه‌گی کلاکت/متافور ضبط شده‌اند و ممکن است کیفیت صدابرداری کمی پایین باشد.حمایت از کلاکت/متافور:https://hamibash.com/ke…
…
continue reading
"زندگی" ، "پری‌دریایی" و " همه‌چیز برای توست" این سه شعر از اورهان ولی، شاعر ترک، را دوست داشتیم و درباره‌شان حرف زدیم و گفتیم چرا به دل‌مان نشسته‌اند. این شعرها ما را یاد احمد شاملو، نیچه، فیلم ساعت‌ها، گلسرخی و اورهان پاموک انداخته بود و در طول پادکست گفتیم که چرا یاد آن‌ها افتاده بودیم. اما موضوع اصلی خود اورهان ولی بود. شاعری که مرزهای شعر ِ …
…
continue reading
1
فیلم داستان 3- گربه روی شیروانی داغ
16:48
16:48
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
16:48
اولین بار که سوار اتوبوس‌دوطبقه شدیم را یادمان هست! چند سال پیش روی کاغذ آوردیمش و همان‌جا تصمیم گرفتیم اولین‌بارها را تا فرار نکرده‌اند، در داستانی، متنی، مقاله‌ایی گرفتارشان کنیم، شروع شد: اولین بار که میدان آزادی را دیدیم، اولین بار که به استادیوم رفتیم، اولین بار که تنها به سینما عصرجدید رفتیم! اما یک‌چیز هنوز جا مانده بود: باید سریع‌تر قصه‌ی ا…
…
continue reading
شعر می‌تواند از زمان و مکان عبور کند! درست است که با هزار اما و اگر، اما می‌تواند از مرزها عبورکند! «نیلس هاو» شاعر دانمارکی است که به زبان جهانی می‌سراید. برنامه‌ی این‌ماهِ «کلاکت متافور» شعری از این شاعر را می‌شکافد. رخدادنگاری این اپیزود1. چند جمله از نیلس هاو که نگرش او به زندگی را نشان می‌دهد / معرفی گوینده‌ها (00:45)2. بیوگرافی شاعر و بررسی ش…
…
continue reading
فیلم‌های چند لایه‌ایی همانند«بردمن» خارج از موضوع سینما و ابزار تصویر، به معانی و مفاهیمی دست می‌اندازند که نپرداختن به آن مضامین، کلیت فیلم را ادا نمی‌کند. در این اپیزود از پادکست ِ کلاکت- متافور ، آرش ثابتی و محسن حسینی در این‌باره حرف می‌زنند که چگونه لایه‌های فلسفی و آرایه‌های ادبی ِ نهفته در این فیلم، لذت دیدنش را برای‌شان چندبرابر کرده است.رخ…
…
continue reading
اولین بار که سوار اتوبوس‌دوطبقه شدیم را یادمان هست! چند سال پیش روی کاغذ آوردیمش و همان‌جا تصمیم گرفتیم اولین‌بارها را تا فرار نکرده‌اند، در داستانی، متنی، مقاله‌ایی گرفتارشان کنیم، شروع شد: اولین بار که میدان آزادی را دیدیم، اولین بار که به استادیوم رفتیم، اولین بار که تنها به سینما عصرجدید رفتیم! اما یک‌چیز هنوز جا مانده بود: باید سریع‌تر قصه‌ی ا…
…
continue reading
1
متافور 3- سه شعر کوتاه از مرام المصری
29:26
29:26
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
29:26
شعر وقتی از دهان یک سیاه‌پوست بیرون می‌آید، "سفید" می‌شود و از دهان یک روستایی، "شهر" می‌شود و از دهان یک یتیم، "مادر". شعر همیشه نداشته‌های شاعر است؛ آنچه ندارد! اما از دهان یک زن سوری که حسرت کشیده، باز هم "حسرت" می‌شود! دردی که دارد، همان شعرش می‌شود. این همان موضوعی‌ست که در این اپیزود درباره‌اش حرف زدیم. موسیقی استفاده شده در طول پادکست از سا…
…
continue reading
اولین بار که سوار اتوبوس‌دوطبقه شدیم را یادمان هست! چند سال پیش روی کاغذ آوردیمش و همان‌جا تصمیم گرفتیم اولین‌بارها را تا فرار نکرده‌اند، در داستانی، متنی، مقاله‌ایی گرفتارشان کنیم، شروع شد: اولین بار که میدان آزادی را دیدیم، اولین بار که به استادیوم رفتیم، اولین بار که تنها به سینما عصرجدید رفتیم! اما یک‌چیز هنوز جا مانده بود: باید سریع‌تر قصه‌ی ا…
…
continue reading
دردهایی که از یکدیگر است! آغوشی که کبود میکند دست‌ها و بازوها را! بوسه‌ایی که خراش می‌اندازد لب‌ها را! «حصارها» قصه‌ی خودِ خودمان است. دیکتاتورهایی هستیم که خانواده را از منظر خودخواهی دوست می‌داریم. زمان هرچه که بگذرد دردهای انسانی فقط از سینه‌ایی به سینه‌ی دیگر و از سفیدپوستی به سیاه‌پوست یا از سیاه‌پوستی به سفیدپوست منتقل می‌شود! این فیلم به کا…
…
continue reading
1
کلاکت 3- Eternal Sunshine of the Spotless Mind
42:10
42:10
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
42:10
از روزی که کلاکت را شروع کردیم، مثلِ بچه‌ها دوست داریم به فیلم‌های«دلی» زودتر برسیم!پس مهم‌ترین فرصت برایِ‌مان فیلم « تلالو ابدی یک ذهن پاک» بود. فیلمی که به شدت با احساسات و عواطف‌ِ‌مان از منظر جدید بازی کرده بود!و چقدر جالب - شاید از منظرِ تولید پادکست- و چقدر بد که سکانس‌های مورد علاقه‌ی هردویمان به شدت شبیه بهم بود و این می‌توانست تولید این قسم…
…
continue reading
1
متافور 2- شعری بی‌نام از آرسنی تارکوفسکی
37:04
37:04
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
37:04
شعری بی‌نام از آرسنی تارکوفسکی تنهایی محض و مطلق مربوط به یک جغرافیای خاص نیست! این درد مشترک ِ نوع‌بشر است. انسانی که در لحظه‌های تنهایی، کیفیت ِ آرامش‌دهنده‌گی ِ دین حتا، به فریادش نمی‌رسد! این درد ِ ریشه دوانده تا سلول‌های "تارکوفسکی"، ما را به تولید این پادکست علاقه‌مند کرد.شعر:فرومانده‌ام، شکننده و دشواردر یوغ ِ بخت بد.برای آخرین بار از هوس سخ…
…
continue reading
جوجو ربیت محصول 2019 کارگردان تایکا وایتیتی پروانه‌ای هست که بازی‌گوشانه پرواز میکند، تا جنازه‌ی مادر جوجو را ببوسد! برای دیدن "جوجو ربیت" همین یک جمله کافی بود و برای ما همین یک جمله انگیزه‌ی تولید این پادکست. رخدادنگاری این اپیزود 1. داستان فیلم (01:45) 2. معرفی گوینده‌ها عوامل فیلم (05:19) 3. آرش ثابتی - دلیل اول دوست داشتن فیلم: نوعی طنز خاص و…
…
continue reading
زیبایی آمریکایی محصول 1999 کارگردان: سَم مِندِز "رویای آمریکایی" که روزگاری قرار بود کشور چندپاره‌ی آمریکا را زیر آرمان‌هایش متحد کند، کم‌کم نقاط منفی‌اش به‌بیرون ریخته است! و چقدر شباهت است بین این واپس‌زده‌گی در آمریکای سال 1999 و ایران سال 1399. این پادکست نگاهی به رویایی دارد که دامن ما را هم گرفته است.…
…
continue reading
1
متافور 1- شعر این زمستان، اثر رامیز روشن
20:42
20:42
נגן מאוחר יותר
נגן מאוחר יותר
רשימות
לייק
אהבתי
20:42
این زمستان.... شاعر: رامیز روشن (آذربایجان) مترجم: رسول یونان چندمرتبه در شعرخواندن‌تان با تصویر "اندوه ِ بدرقه‌ی زمستان" برخورد کرده‌اید؟ مردی که از آمدن بهار و رستن ِ دردهایش فرار میکند! "رامیز روشن" با سرودن ِ همین یک شعر هم، شاعر است! شعر: این زمستان...... این زمستان را نیز بدرقه کردم این برف نیز ذوب شد جاداشت با این برف گریه کنم مادر! بخت به …
…
continue reading
